English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2689 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trochaic U مرکب از دو هجا که یکی بلند و دومی کوتاه باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trochee U وتد یا قافیه دو هجایی که هجای اولش بلند یا موکدوهجای دومش کوتاه یاخفیف باشد
dactyl U کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
leotard U لباس کشباف مرکب از شلوارپاچه بلند وبلوز
leotards U لباس کشباف مرکب از شلوارپاچه بلند وبلوز
pyrrhic U وتدی که مرکب از دوهجای کوتاه وغیر مشددباشد
anapest U واحد شعری که مرکب از دوهجای کوتاه و یک هجای بلندباشد
lop sided U کوتاه و بلند
long and short stitch کوکه ای کوتاه بلند
variety U نمایشی که مرکب از چند قطعه متنوع باشد
varieties U نمایشی که مرکب از چند قطعه متنوع باشد
Short medium and long wave موج کوتاه ومتوسط و بلند
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
mismatch U دفاع بازیگر کوتاه قد در برابرحریف بلند
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
to cut grass close U علف را طوری چیدن که کوتاه باشد
proceleusmatic U وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
proceleusmatic foot وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
amphibrach U شعر و نثری مرکب ازیک هجای بلند بین دو هجای کوچک
short round U فشنگ لق یا اسیب دیده گلولهای که کوتاه خورده باشد
landing net U تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
ballade U قطعه منظومی مرکب از سه مصرع مساوی و متشابه ویک مصرع کوتاه تر که هریک از این چهار قسمت یک بیت ترجیع بند دارد
bilinear filtering U مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
sags U یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sagged U یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sag U یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
stop and go U پاس با دویدن گیرنده توپ به جلو و توقف کوتاه و دوباره به جلو برای پاس بلند
iamb U یک هجای کوتاه و یک هجای بلند
corn-effect U ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
seconding U دومی
seconds U دومی
second U دومی
seconded U دومی
tother U دومی
t' other U دومی
later U دومی
latter U دومی این یک
the s. is better than the thir U دومی ازسومی بهتراست
combined influence mine U مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
jacobin U راهب فرقه دومی نیکن
jacobite U عضو فرقه راهبان دومی نیکن
key کلیدی که تابع دومی برای آن کلید دارد.
clackvalve U دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touting U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
dirndl U نوعی دامن بلند با کمر بلند
tandems U دو پردازنده متصل به طوری که اگر اولی خراب شود, دومی جای آن را می گیرد
minor sort key U یک فیلد داده که منبع دومی ازتمایزات را که به وسیله انهارکوردها مرتب می شوندفراهم میکند
tandem U دو پردازنده متصل به طوری که اگر اولی خراب شود, دومی جای آن را می گیرد
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
longitudinal dihedral U اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
alpha pegasi U مرکب الفرس متن الفرس مرکب
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
he is second to none U دومی ندارد بالادست ندارد
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
composite U مرکب
roadster U مرکب
complex U مرکب
formant U مرکب
conposite U مرکب
roadsters U مرکب
ink U مرکب
hybrid U مرکب
combined U مرکب
mixed U مرکب
complexity U مرکب
multiplex U مرکب
complexities U مرکب
composed U مرکب
tracing ink U مرکب
inks U مرکب
compounds U مرکب
complexes U مرکب
combined arms U مرکب
compounded U مرکب
ink pad U مرکب زن
compound U مرکب
parasyntetic U مرکب
india ink U مرکب چین
syncarp U میوه مرکب
compound wound motor U موتور مرکب
markab U مرکب الفرس
compound statement U جمله مرکب
summation tone U صوت مرکب
compound probability U احتمال مرکب
flitched beam U تیر مرکب
compound catenary U اویزانداری مرکب
compound converter U تبدیل گر مرکب
compound curve U انحناء مرکب
compound eye U چشم مرکب
compound lens U عدسی مرکب
compound magnet U مغناطیس مرکب
magnetic battery U مغناطیس مرکب
compound wound generator U مولد مرکب
ink eraser U مرکب پاک کن
wound pole U قطب مرکب
compound circuit U مدار مرکب
harmonic motion U الحان مرکب
Indian ink U مرکب چین
compound motion U حرکت مرکب
ink pot U مرکب دان
lenticular U مرکب از عدسی
decomposite U مرکب درمرکب
interest on interest U ربح مرکب
diphthong U مصوت مرکب
diphthongs U مصوت مرکب
decompound U مرکب درمرکب
synthetic U مرکب از موادمصنوعی
ink bag U کیسه مرکب
dense ignorance U جهل مرکب
double ignorance U جهل مرکب
pads U مرکب خشک کن
pad U مرکب خشک کن
consists U مرکب بودن از
inker U مرکب نویس
converter valve U لامپ مرکب
copying ink U مرکب کپیه
magnetic ink U مرکب مغناطیسی
inkiness U سیاهی مرکب
drawing ink U مرکب رسم
ink U مرکب زدن
cuttle U ماهی مرکب
cuttle fish U ماهی مرکب
hybrid wave U موج مرکب
inks U مرکب زدن
ink bottle U مرکب دان
consist U مرکب بودن از
compounded U جسم مرکب
compounded U لفظ مرکب
compound U ماده مرکب
printing ink U مرکب چاپ
compound U لفظ مرکب
combined footing U شالوده مرکب
consisting U مرکب بودن از
onomastic U مرکب از اسم
compounded U اتصال مرکب
consisted U مرکب بودن از
combined forces U نیروهای مرکب
compounds U ماده مرکب
compounds U اتصال مرکب
compound U اتصال مرکب
compounds U جسم مرکب
compounds U لفظ مرکب
compounded U ماده مرکب
combined command U یکان مرکب
combined command U فرماندهی مرکب
compound interest U بهره مرکب
compound interest U ربح مرکب
combination lantern U فانوس مرکب
combination fixture U اویز مرکب
combination current U جریان مرکب
printer's ink U مرکب چاپ
chinese ink U مرکب چین
built up section U مقاطع مرکب
pully block U قرقره مرکب
built up lining U پوشش مرکب
saccharic U مرکب ازساخارین
combined circuit U مدار مرکب
combined bill of laning U بارنامه مرکب
combined arms team U تیم مرکب
combined arms army U ارتش مرکب
combined arms U یکان مرکب
combined arms U رستههای مرکب
combination vehicle U خودروهای مرکب
parasyntetic U مشتق و مرکب
composite U یکان مرکب
composite U چیز مرکب
binary explosive U سوختارشدید مرکب
girder U تیر مرکب
composite score U نمره مرکب
composite metal U فلز مرکب
complex number U عدد مرکب
composite material U مواد مرکب
compound U جسم مرکب
mixed flow U جریان مرکب
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
2municipal personel OR municipality personel?
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com